|
|
|
|
|
|
|
|
|
پارسیان تمایل ویژهای برای ازبرخوانی بهرام یشت دارند ووقتی به دقت آنرا میخوانیم درمییابیم که انتخاب آنان بیپایه نیست چرا که این یشت حاوی تعداد زیادی افسانه زیبا وشاعرانه وعرفانی است. این نمادها وافسانهها بسیار کهناند چنانکه میتوان ریشههای مشترک آن را با اساطیر کهن چین یافت. همانندی بهرام یشت با اساطیر چین بویژه درمورد پرندگان، به بالاترین حد میرسد.
بهرام دراوستا وِرِثرَغن verethraghan ودرپهلوی ورهران است که پهلوی آن بعدها با تغییر" ن" به "میم" فارسی (مانند بان پهلوی وبام پهلوی) مبدل به ورهرام شده است.نام یکی از ایزدان بسیاربزرگ مزدیسنا است وتقریبا هم مرتبه سروش است. بهرام درمهریشت یار وهمراه مهرایزد مهرایزد است و فریبندگان مهریعنی مردمان پیمان شکن را بسزا میرساند.
ویاور رشن درفقره 47 بهرام یشت است. وخوارشمرندگان رشن ( عدالت) را دچاررنج وآسیب میکند. بهرام به معنی فتح وپیروزی است وفرشته پیروزی ونگهبان فتح است ودرگاه نبرد هماوردان برای چیرگی برصفوف دشمن باید ازوی یاری بخواهند وستایش ونیایش ونذر بیشتر ازسوی هرگروه، چیرگی وغلبه را بردشمن فراهم آورده وآن جبهه جنگ را کامروا میکند. درآغاز بهرام یشت میخوانیم: زرتشت ازاهورامزدا پرسید... ای مقدس چه کسی درمیان ایزدان مینوی بهتر مسلح است وآنگاه اهورا مزدا بهرام اهورا آفریده را معرفی میکند. کلمه بهرام مرکب از ورثرverethra به معنای حمله وهجوم وپیروزی است. که دراوستا بسیار آمده است وغَنَghana به معنی کشنده کشنده وزننده است که جزئی ترکیبی دربسیاری واژگان اوستایی است مانند خرمنترغن که اسم چوبدستی است که درقدیم موبدان آنرا بدست گرفته برای کشتن خرفترکه حشرات موذی واهریمنی بودهاند بکار میبردند. واین یعنی خرمنتر زن.(آنچه به کمک آن حشرات موذی را زده ودورمیکنند.) ورثرغن خود بعنوان صفت برای انسان، فرشتگان مانند سوشیانت، هوم، واج وسروش وآذرمهربکارمیرود.
درسانسکریت صحنه مبارزه اندرا(Indra) که یکی ازبزرگترین پرورگاران هندوان است با ورثر که نام عفریتی اژدها شکل است آمده که درنهایت ورتر بدست اندرا کشته شده وصفت ورترهن به اندرا داده میشود که درسرزمین هند درجنگها یاورشان بوده یعنی کشنده عفریت دشمن. اسم ورثرغن (بهرام) که درمزدیسنا به ایزد پیروزی داده شده ازهمین ورترهن سانسکریت است وبهرام یادگاری است ازپروردگاران قدیم آریایی وبه منزله اندرای هندوان است. اعمال دلیرانه بهرام که دربهرامیشت مندرج است بخوبی یادآور کردارهای قهرمانانه اندارست اما عجیب است که اندرا دراوستا دوباربا نام دیو آمده وسردسته دیوانی است که ازقبای امشاسپنداناند.
اما بهرام دراوستا غالبا به معنی پیروزمند آمده صفتی است برای سایرایزدان ومینوان ازجمله آذر. آتش بهرام یعنی آتش پیروزمند. نگهبانی روز بیستم هرماه به بهرام فرشته پیروزی سپرده شده ودراین روز که برای زرتشتیان روزی مقدس وویژه است به پرستشگاه آتش بهرام رفته وجشن میگیرند.
درمینوی خرد آمده که روان درروز چهارم پس ازمرگ به همراهی سروش وباد به وبهرام نیرومند به مبارزه با دیوهایی مثل استوهاذ وبادبد وفرهزیست ونیزیست ودیو خشم پرداخته وبه پل چینود میرسد. دربندهش گیاه یسنبر(سوسن بر) مخصوص به ایزد ورهرام است. وبه نوعی بید مشک هم نام این ایزد را بخشیده وبه آن بهرامک میگویند.
بهرام یشت ازجمله یشتهایی است که جنبه ستاره شناسی آن به مقیاس وسیعی برجا مانده است. ستاره مریخ نیز درفارسی موسوم است به بهرام همان ستارهای که درلاتین به اسم پروردگار جنگ رم مارس Mars نهاده شده است. بهرام درادبیات فارسی اسم کوکب فلک پنجم است.
طرح منطقه البروح بهرام یشت که ویژگیهای یشت را هم دربردارد، روزگار تشکیل این یشت را به یاد میآورد. دراین طرح ازسرطان سخنی نیست ونبودن آن گواهی برشناخت روزگار تشکیل بهرام یشت است. بسیاری ازصورفلکی منطقه البروح بابلیان با بهرام یشت مطابق است اما دویا سه صورت ازصوربهرام یشت با منطقه البروح چینیان وجه اشتراک دارد یعنی: کلاغ یا عقاب وخوک یا گراز.
مردم یکی ازکشورهای شمال ایران این روش ستاره شناسی را به اقدام دیگرآموختهاند وهمین کشوراست که جای پی ریزی وشکل گیری طرح منطقه البروح بهرام یشت است. برخی برآنند که منطقه میان سی ودو تا چهل ویک درجه عرض شمالی خاستگاه این طرح است گروهی دیگر سرزمین میان سرچشمههای رود جیحون وهندوستان را پایگاه نخستین بنیان گذاران طرح منطقه البروح شمسی میدانند. مهمترین عامل شناخت این سرزمین ، حضور شتروغیبت شیر دربهرام یشت است. این شتردریشت باصفت بزرگ کوهان آمده که صفت شتربلاخی است واین شتراهلی وباربراست وازشتروحشی که هنوز درآسیای میانه زیست میکند متمایزاست. نویسنده یشت بخوبی ازخصوصیات این شترکه قدرت راهپیمایی او، موسم جفتگیری ادواریش ونیروی بینایی وهم انگیزاو ونشانههایی که درجنگها برپیکر اووارد میآید آگاه است. نبودن نام شیرهم شایسته تأمل است. شیردرنواحی شمال ایران هم بومی نبوده تا چه رسد به آسیای میانه که اینها به برخی ازنواحی آسیای میانه بعنوان جای پدید آمدن طرح بهرام یشت اشاره دارند. اشاره به مرغوسئن ( پرنده چینی) دربهرام یشت وهمچنین اطلاق نام وارغن (که به کلاغ ترجمه شده) به یکی ازصورفلکی بهرام یشت یاد آورآن است که کلاغ نزد چینیان به عنوان پرندهای روحانی( مرغ صبح درمتنهای چینی) مورد احترام است ونماد خورشید را بصورت کلاغ داخل دایره تصورمیکنند که توصیفی که ازوارغن درکرده هفتم بهرام یشت است با خصوصیات این پرنده وتوصیفات چینی آن مطابقت دارد. بنا براین احتمال اینکه طرح بسیارکهن منطقه البروح بهرام یشت درناحیهای ازآسیا میانه درهمسایگی چین شکل گرفته دورازذهن نیست.
|
|
|
|
14 visitors (15 hits)
|
|
|
|
|
|
|
|